کد مطلب:36661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

کل رزق شخص در مجموع مقدار ثابتی است











ممكن است گفته شود شخص می تواند با تلاش و سرمایه گذاری بیشتر، سود و رزق بیشتری به دست آورد. بنابراین رزق، مقدر و معین نیست و به جهد شخص بستگی دارد. بلی به جهد شخص بستگی دارد، اما باید در نظر داشت كه همان تلاشها و تعقلها و طراحیها كه دست به دست هم می دهند تا سود و رزق بیشتری نصیب شخص كنند خود جزو رزق مقدر هستند. متاسفانه مردم رزق را در پول یا امور شكم پركن، می دانند. حال آنكه وقتی ما سرمایه های فكری و روحی و جسمی و بالاخره عمر خود را برای سود بیشتر می سوزانیم، در واقع رزقهایی را برای كسب رزق دیگری مصرف می كنیم. پس نباید گمان كنیم، دخلی كه به دست می آید بدون خرج بوده است. این اشتباه از آنجا پدید می آید كه ما عمر و نیروی فكری خود را رزق نمی دانیم. به همین جهت در صرف آن بی مبالاتیم. به هر حال آدمی وقتی كلیه رزقی را كه می دهد و می ستاند، یعنی دخل و خرج را (به شرط آنكه عمر و مغز و انرژی و جوانی خود را كه صرف می كند، هم از داشته های خود بداند و فقط اسكناس را رزق نشمارد!) بر روی هم حساب كند، درمی یابد كه در مجموع مقدارش ثابت است. این معنای مقدر بودن رزق است. شخص هر چه زیركی و زرنگی كند، نمی تواند از آنچه مقدر است بیشتر به دست آورد، زیرا زرنگی كردن یعنی خرج كردن خود. انسانی كه اهل زد و بند است و به كفاف خود قانع نیست، به ناچار باید چیزی بدهد و یا به تعبیر بهتر از چیزی بكاهد تا به چیز دیگری بیفزاید. این قاعده و قانون

[صفحه 197]

عالم است. باید چیزی داد تا چیز دیگری- چه حق چه باطل- ستاند. پس مجموع امكانات ما بهره ی معینی می دهد. حال اختیار با ماست كه چگونه بهره ای را بخواهیم. آیا عمر و نیروی خود را مصرف كنیم تا كفه ی ترازوی ثروت مادی را سنگین تر كنیم؟ یا اینكه از این طرف كم می گذاریم تا بر آن طرف اضافه نماییم؟ این وضعیت درست مانند آن است كه بگوییم انرژی عالم ثابت است. لذا اگر بر انرژی حرارتی بیفزاییم باید از انرژی شیمیایی بكاهیم و بالعكس. به هر حال انرژی این عالم ثابت خواهد ماند. به همین شیوه، اگر شما معنای رزق را وسیعتر از خوراك و پوشاك بگیرید و آن را شامل مجموعه ی سرمایه های مادی و معنوی، خدادادی و اكتسابی بدانید، در آن صورت مجموع رزقها را ثابت خواهید یافت و خواهید دید كه هیچ كس نمی تواند با زرنگی كردن بر رزق خود بیفزاید، بلكه همواره و در هر حال لاجرم از سرمایه ای می كاهد تا بر سرمایه دیگری بیفزاید. بدین ترتیب هر كس باید ببیند چه رزقی را به بهای چه رزقی می خرد. آنكه عاقل است و عقل و عمرش را بهترین نعمت می داند، اگر در زندگی محرومیتی هم پیش آمد به هیچ وجه آن را محرومیت نمی داند. بلكه شاكر خواهد بود كه از رزق با ارزشی بهره مند است و آنكه تجمل بیشتر را می خواهد، لاجرم یا از عمر خود خارج خواهد كرد یا به كسب دانش نخواهد پرداخت. همین بود كه علی (ع) به شعر می گفت:


رضینا قسمه الجبار فینا
لنا علم و للجهال مال:


ما از قسمت الهی خشنودیم
به ما علم داده و به جاهلان مال


یعنی علم و مال را دو رزق در عرض هم و قسیم هم می دانست.

[صفحه 197]


صفحه 197، 197.